امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Equally

ˈiːkwəli ˈiːkwəli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more equally
  • صفت عالی:

    most equally

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B2
به‌طور مساوی، به‌طور برابر، به ‌یک اندازه ،به یک درجه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- They are equally powerful.
- آنان به یک اندازه نیرومند هستند.
- I divided the money equally among them.
- پول را به‌طورمساوی بین آن‌ها بخش کردم.
- Try to encourage learning and equally to protect children from dangers.
- بکوش که مشوق آموزش باشی و نیز کودکان را از خطر حفظ کنی.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد equally

  1. adverb evenly
    Synonyms:
    uniformly coequally symmetrically proportionately correspondingly coordinately equivalently identically impartially justly fairly equitably fifty-fifty
    Antonyms:
    unequally unfairly unevenly

لغات هم‌خانواده equally

  • adverb
    equally

ارجاع به لغت equally

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «equally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/equally

لغات نزدیک equally

پیشنهاد بهبود معانی