امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Equanimity

ˌiːkwəˈnɪməti / / ˌekwə- ˌiːkwəˈnɪməti / / ˌekwə-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
متانت، خودداری، ملایمت، آرامی، قرار، قضاوت منصفانه، تعادل فکری، انصاف، عدالت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- to face life's problems with equanimity
- با مسائل زندگی با شکیبایی روبه‌رو شدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد equanimity

  1. noun levelheadedness
    Synonyms:
    aplomb assurance ataraxia ataraxy calm calmness composure confidence cool coolness detachment equability imperturbability patience peace phlegm placidity poise presence of mind sangfroid self-possession serenity steadiness tranquillity
    Antonyms:
    agitation alarm anxiety discomposure excitableness upset worry

ارجاع به لغت equanimity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «equanimity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/equanimity

لغات نزدیک equanimity

پیشنهاد بهبود معانی