امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Equate

ɪˈkweɪt ɪˈkweɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    equated
  • شکل سوم:

    equated
  • سوم‌شخص مفرد:

    equates
  • وجه وصفی حال:

    equating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive adverb C2
برابرکردن، برابرگرفتن، مساوی پنداشتن، معادله ساختن، یکسان فرض کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- to equate wealth with happiness
- ثروت را با خوشبختی برابر دانستن
- You cannot equate human life with money.
- شما نمی‌توانید جان انسان را با پول بسنجید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد equate

  1. verb balance; think of together
    Synonyms:
    agree assimilate associate average be commensurate compare consider correspond to correspond with equalize even hold level liken make equal match offset pair paragon parallel regard relate represent similize square tally treat
    Antonyms:
    disagree imbalance unliken

ارجاع به لغت equate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «equate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/equate

لغات نزدیک equate

پیشنهاد بهبود معانی