امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Essayist

ˈeseɪɪst ˈeseɪ-ɪst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
مقاله‌نویس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد essayist

  1. noun A writer of literary works
    Synonyms:
    columnist commentator litterateur critic editorial writer

ارجاع به لغت essayist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «essayist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/essayist

لغات نزدیک essayist

پیشنهاد بهبود معانی