امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Eviction

ɪˈvɪkʃn̩ ɪˈvɪkʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    evictions

معنی

noun
اخراج، خلع ید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد eviction

  1. noun throwing out of a residence
    Synonyms:
    boot bounce bum’s rush clearance dislodgement dispossession ejection expulsion kicking out ouster removal rush the gate walking papers
    Antonyms:
    admittance boarding including leasing receiving renting welcome welcoming

ارجاع به لغت eviction

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eviction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eviction

لغات نزدیک eviction

پیشنهاد بهبود معانی