امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Evidence

ˈevɪdns ˈevɪdns
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    evidenced
  • شکل سوم:

    evidenced
  • سوم‌شخص مفرد:

    evidences
  • وجه وصفی حال:

    evidencing
  • شکل جمع:

    evidences

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable A2
دلیل، سند، مدرک، شاهد، گواه، ملاک، مستند، ادله، شهادت، گواهی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- on the evidence of many people who were there
- بنابر گواهی اشخاص زیادی که آنجا بودند
- Do you have any evidence?
- آیا دلیل و مدرکی داری؟
- Two people gave evidence that they had seen him in front of the bank.
- دو نفر شهادت دادند که او را جلو بانک دیده بودند.
- I am in love, my evidence is this lacerated heart
- من عاشقم گواه من این قلب چاک‌چاک
noun countable
نشانه، اثر، علامت
- evidence of economic prosperity
- نشانه‌های رونق اقتصادی
verb - transitive
با مدرک اثبات کردن، براساس شواهد ثابت کردن، گواه بودن، شاهد بودن
- Documents evidencing stock ownership.
- مدارکی که مالکیت سهام را نشان می‌دهد.
- His silence evidenced his guilt.
- سکوت او نشانگر گناهش بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد evidence

  1. noun proof
    Synonyms:
    affirmation attestation averment cincher clincher clue confirmation corroboration cue data declaration demonstration deposition documentation dope goods gospel grabber grounds index indication indicia info information manifestation mark sign significant smoking gun substantiation symptom testament testimonial testimony token witness
    Antonyms:
    contradiction disproof heresay refutation
  1. verb prove
    Synonyms:
    attest bespeak betoken confirm connote demonstrate denote designate display evince exhibit expose illustrate indicate manifest mark ostend proclaim reveal show signify testify to witness
    Antonyms:
    contradict disprove refute

Collocations

Idioms

  • (be) in evidence

    به آسانی قابل رؤیت (یا تشخیص)، آشکار

  • turn king's (or queen's) evidence

    به منظور تخفیف دادن جرم خود بر علیه هم‌دست خود شهادت دادن (در امریکا می‌گویند: turn State's evidence)

ارجاع به لغت evidence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «evidence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/evidence

لغات نزدیک evidence

پیشنهاد بهبود معانی