امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Extenuating

ɪkˈstenjuˌeɪtɪŋ ɪkˈstenjuˌeɪtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    extenuated
  • شکل سوم:

    extenuated
  • سوم‌شخص مفرد:

    extenuates

معنی

adjective
تخفیف‌دهنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد extenuating

  1. adjective serving as an excuse
    Synonyms: condoning, diminishing, justifying, lessening, mitigating, moderating, palliating, qualifying, reducing, sanitizing, softening, varnishing, whitewashing

ارجاع به لغت extenuating

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «extenuating» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/extenuating

لغات نزدیک extenuating

پیشنهاد بهبود معانی