با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Factorize

ˈfæktəraɪz ˈfæktəraɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    factorized
  • شکل سوم:

    factorized
  • سوم شخص مفرد:

    factorizes
  • وجه وصفی حال:

    factorizing

معنی

verb - transitive
(ریاضی) فاکتور گرفتن، عامل مشترک گرفتن، به عوامل تجزیه کردن
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت factorize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «factorize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/factorize

لغات نزدیک factorize

پیشنهاد بهبود معانی