Fat Cat

ˈfætkæt fætkæt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

(آمریکا ـ عامیانه) آدم سرشناس و پرنفوذ (به‌ویژه کسی که به حزب یا نامزد انتخابات کمک مالی می‌کند )

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fat cat

  1. noun wealthy person
    Synonyms: baron, big shot, deep pocket, magnate, moneybags, moneyed person, person of means, person of substance, richling, rich person, tycoon

ارجاع به لغت fat cat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fat cat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fat cat

لغات نزدیک fat cat

پیشنهاد بهبود معانی