با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

FBI

ˌef biː ˈaɪ ˌef biː ˈaɪ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

FBI مخفف عبارت Federal Bureau of Investigation است.

این لغت به شکل the FBI نیز نوشته می‌شود.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation noun uncountable
اِف‌بی‌آی، اداره‌ی تحقیقات فدرال (سازمان اطلاعات داخلی و امنیتی ایالات متحده‌ی آمریکا که مسئول پیشگیری از فعالیت‎‌های جاسوسی و پنهانی در داخل کشور آمریکا است)
- The FBI is part of the U.S Department of Justice.
- اداره‌ی تحقیقات فدرال بخشی از وزارت دادگستری ایالات متحده است.
- FBI agents investigate crimes like terrorism, cybercrime, and organized crime.
- مأموران اِف‌بی‌آی در مورد جنایاتی مانند تروریسم، جرایم سایبری و جرایم سازمان‌یافته تحقیق می‌کنند.
- The FBI has been monitoring the suspect for weeks.
- اِف‌بی‌آی هفته‌ها مظنون را زیرنظر داشته است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد FBI

  1. noun A federal law enforcement agency that is the principal investigative arm of the Department of Justice
    Synonyms: federal bureau of investigation, cia, federal law enforcement agency, feds, aec, eda, eeoc, eib, epa, faa, fca, fda, fpc, ftc, gao, gsa, icc, nasa, nlrb, nsf, oeo, tva, usia, va

ارجاع به لغت FBI

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «FBI» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fbi

لغات نزدیک FBI

پیشنهاد بهبود معانی