امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Fetid

    ˈfetɪd ˈfetɪd
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین می‌توان از foetid به‌ جای fetid استفاده کرد.

    معنی

    adjective
    گندیده، بدبو، متعفن، دارای بوی زننده، گند دهان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد fetid

    1. adjective foul, rancid
      Synonyms:
      corrupt fusty grody gross icky loathsome lousy malodorous mephitic noisome noxious offensive putrid rank reeking repugnant repulsive revolting rotten smelly stenchy stinking stinky strong yecchy yucky
      Antonyms:
      aromatic clean fragrant pure sweet

    ارجاع به لغت fetid

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «fetid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fetid

    لغات نزدیک fetid

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return squid