امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fiend

fiːnd fiːnd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    fiends

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
دیو، شیطان، روح پلید، آدم بسیار شریر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- all the fiends of hell
- همه‌ی شیاطین جهنم
- there is many a human-faced fiend ...
- ای بسا ابلیس آدم رو که هست ...
- Leave the baby alone, you fiend!
- سر به سر بچه نذار، شیطون!
- a foreign film fiend
- مرده‌ی فیلم‌های خارجی
- a chess fiend
- خوره‌ی شطرنج
- a fiend for ice cream
- دیوانه‌ی بستنی
- a fiend at mathematics
- اعجوبه‌ای در ریاضیات
- He is a fiend at tennis.
- در تنیس رو دست ندارد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fiend

  1. noun dastardly person
    Synonyms:
    barbarian beast brute degenerate demon devil diablo evil spirit hellion imp little devil Mephistopheles monster ogre Satan savage serpent troll
    Antonyms:
    angel friend
  1. noun person overenthusiastic about interest
    Synonyms:
    addict aficionado bigot devotee enthusiast fan fanatic freak maniac monomaniac nut votarist votary zealot

Collocations

ارجاع به لغت fiend

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fiend» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fiend

لغات نزدیک fiend

پیشنهاد بهبود معانی