با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Fireplug

ˈfaɪrplʌɡ ˈfaɪəplʌɡ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از fire hydrant به‌ جای fireplug استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
شیر آب آتش‌نشانی
- The mischievous kids gathered around the fireplug.
- کودکان بازیگوش دور شیر آب آتش‌نشانی جمع شدند.
- The city council decided to install more fireplugs in the neighborhood.
- شورای شهر تصمیم گرفت شیرهای آب آتش‌نشانی بیشتری در محله نصب کند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fireplug

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fireplug» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fireplug

لغات نزدیک fireplug

پیشنهاد بهبود معانی