امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fooling

ˈfulɪŋ ˈfuːlɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    fooled
  • شکل سوم:

    fooled
  • سوم‌شخص مفرد:

    fools

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2
گول‌زننده، فریب‌دهنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- fooling situation
- شرایط گول‌زننده
- fooling claims
- ادعاهای فریب‌دهنده
noun
مسخره‌بازی، لودگی
- The children's fooling around in the park brought laughter to everyone nearby.
- مسخره‌بازی بچه‌ها در پارک باعث خنده‌ی همه‌ی اطرافیان شد.
- The comedian's fooling was met with mixed reactions from the audience, with some finding it hilarious while others found it offensive.
- لودگی این کمدین با واکنش‌های متفاوتی از سوی تماشاگران مواجه شد؛ برخی آن را خنده‌دار و برخی دیگر آن را توهین‌آمیز دانستند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fooling

  1. noun joking, tricks
    Synonyms:
    bluffing buffoonery clownishness farce frolicking high jinks horseplay jesting joshing kidding making light mockery nonsense pretense roughhouse roughhousing rowdiness sham skylarking spoofing teasing trifling
    Antonyms:
    seriousness

ارجاع به لغت fooling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fooling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fooling

لغات نزدیک fooling

پیشنهاد بهبود معانی