با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Foolishly

ˈfuː.lɪʃ.li ˈfuː.lɪʃ.li
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more foolishly
  • صفت عالی:

    most foolishly

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B2
ابلهانه، احمقانه، جاهلانه، با نادانی
- The teenager foolishly skipped school to hang out with friends.
- نوجوان احمقانه از مدرسه در رفت تا با دوستانش ول بگردد.
- She foolishly jumped into the water without checking the depth.
- او با نادانی بدون اینکه عمق را بررسی کند، داخل آب پرید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد foolishly

  1. adverb idiotic, without due consideration
    Synonyms: absurdly, ill-advisedly, imprudently, incautiously, indiscreetly, injudiciously, mistakenly, short-sightedly, stupidly, unwisely
    Antonyms: carefully, cautiously, sensibly, thoughtfully, wisely

ارجاع به لغت foolishly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «foolishly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/foolishly

لغات نزدیک foolishly

پیشنهاد بهبود معانی