امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Formatting

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    formatted
  • شکل سوم:

    formatted
  • سوم‌شخص مفرد:

    formats

معنی

adverb
قالب‌بندی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد formatting

  1. noun The organization of information according to preset specifications (usually for computer processing)
    Synonyms:
    format data format data formatting

ارجاع به لغت formatting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «formatting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/formatting

لغات نزدیک formatting

پیشنهاد بهبود معانی