امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Former

ˈfɔːrmər ˈfɔːmə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1
پیشین، سابق، جلویی، قبلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- in former years
- در سال‌های پیشین
- the former principal of our school
- مدیر پیشین مدرسه‌ی ما
- my former neighbor
- همسایه‌ی سابق من
- his former claims were forgotten
- (مثنوی) رفت از دل دعوی پیشانه‌اش
- Hassan and Hossein are twins, but the former is taller than the latter.
- حسن و حسین دوقلو هستند؛ ولی اولی از دومی بلندتر است.
noun countable
تشکیل‌دهنده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد former

  1. adjective previous in time or order
    Synonyms:
    above aforementioned aforesaid ancient antecedent anterior bygone departed earlier erstwhile ex- first foregoing late long ago long gone of yore old once one-time past preceding prior quondam sometime whilom
    Antonyms:
    after current ensuing following future present prospective subsequent succeeding

ارجاع به لغت former

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «former» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/former

لغات نزدیک former

پیشنهاد بهبود معانی