امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fortitude

ˈfɔːrtɪtuːd ˈfɔːtɪtjuːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
پایمردی، شهامت اخلاقی، شکیبایی، بردباری، ثبات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- to bear a calamity with fortitude
- فاجعه‌ای را با بردباری تحمل کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fortitude

  1. noun strength of mind; guts
    Synonyms:
    backbone boldness braveness bravery constancy courage courageousness dauntlessness determination endurance fearlessness firmness grit gutsiness hardihood heart intrepidity mettle moxie nerve patience perseverance pith pluck resoluteness resolution spine spirit spunk stamina starch staying power stick-to-itiveness stomach stoutheartedness tenacity true grit valiancy valor valorousness what it takes
    Antonyms:
    cowardice helplessness weakness

ارجاع به لغت fortitude

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fortitude» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fortitude

لغات نزدیک fortitude

پیشنهاد بهبود معانی