با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Full-blooded

fʊlˈblʌdɪd fʊlˈblʌdɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
پاک‌نژاد، اصیل ،خوش‌بنیه، نیرومند
- He enjoys their full-blooded support.
- او از حمایت کامل آن‌ها برخوردار است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد full-blooded

  1. adjective purebred; strong
    Synonyms: hardy, hearty, powerful, robust, sound, thoroughbred, unmixed, vigorous, virile, vital

ارجاع به لغت full-blooded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «full-blooded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/full-blooded

لغات نزدیک full-blooded

پیشنهاد بهبود معانی