امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Full-bodied

ˈfʊlˈbɑːdiːd ˈfʊlˈbɒdɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
(شراب یا خوراک و غیره) قوی و خوشمزه، پرطعم و بو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- full-bodied wine
- شراب قوی و خوشمزه
adjective
(از نظر اندازه و پهنا یا جنس و نوع) درشت، تنومند، پرمایه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد full-bodied

  1. adjective robust
    Synonyms:
    concentrated fruity full-flavored heady heavy lusty mellow potent redolent rich strong well-matured
    Antonyms:
    weak

ارجاع به لغت full-bodied

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «full-bodied» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/full-bodied

لغات نزدیک full-bodied

پیشنهاد بهبود معانی