با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Fullback

ˈfʊlbæk ˈfʊlbæk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
ورزش مدافع کناری، فول‌بک (فوتبال)
- The fullback's speed and agility allowed him to make a successful tackle and regain possession of the ball for his team.
- سرعت و چابکی مدافع کناری به او امکان داد تا تکل موفقی را انجام دهد و مالکیت توپ را برای تیمش پس بگیرد.
- After sustaining an injury, the fullback had to be substituted.
- پس از آسیب‌دیدگی، فول‌بک باید تعویض می‌شد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fullback

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fullback» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fullback

لغات نزدیک fullback

پیشنهاد بهبود معانی