امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Generosity

    ˌdʒenəˈrɑːsət̬i ˌdʒenəˈrɒsəti
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      generosities

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable B2
    گشاده‌دستی، بخشش، بخشندگی، دست‌ودلبازی، سخاوت، کرم

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - behold God's generosity and kindness
    - سخاوت و مهربانی خدا را ببین
    - I was touched by the generosity of the stranger who paid for my meal at the restaurant.
    - از گشاده‌دستی غریبه‌ای که هزینه‌ی غذای من در رستوران را پرداخت کرد، متأثر شدم.
    noun
    فراوانی، وفور، زیادی
    - the generosity of the rain
    - وفور باران
    - the generosity of the company's profits
    - زیاد بودن سود شرکت
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد generosity

    1. noun spirit of giving
      Synonyms: all heart, alms-giving, altruism, beneficence, benevolence, bounteousness, bounty, charitableness, charity, free giving, goodness, heart, high-mindedness, hospitality, kindness, largesse, liberality, magnanimity, munificence, nobleness, openhandedness, philanthropy, profusion, readiness, unselfishness
      Antonyms: greed, meanness, selfishness, stinginess

    لغات هم‌خانواده generosity

    ارجاع به لغت generosity

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «generosity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/generosity

    لغات نزدیک generosity

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند