با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Get Stuck In

ɡɛt stʌk ɪn ɡɛt stʌk ɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom
مشتاقانه شروع به کاری کردن
- The food looks good. Grab a plate and get stuck in.
- غذا به نظر خوشمزه می‌آید؛ یک بشقاب بیاور و مشتاقانه شروع به خوردن کن.
- Don’t wait for me—get stuck in.
- منتظر من نشو شروع کن.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد get stuck in

  1. phrasal verb Dedicate a large amount of effort towards

ارجاع به لغت get stuck in

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «get stuck in» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/get-stuck-in

لغات نزدیک get stuck in

پیشنهاد بهبود معانی