با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Gibberish

ˈdʒɪbərɪʃ ˈdʒɪbərɪʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
حرف شکسته و نا‌مفهوم
noun
نامفهوم، قلمبه سولمبه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gibberish

  1. noun nonsense talk
    Synonyms: babble, balderdash, blah-blah, blather, chatter, claptrap, double talk, drivel, gobbledygook, hocus-pocus, jabber, jargon, mumbo jumbo, palaver, prattle, scat, twaddle, yammer
    Antonyms: sense

ارجاع به لغت gibberish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gibberish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gibberish

لغات نزدیک gibberish

پیشنهاد بهبود معانی