امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gibbet

ˈdʒɪbɪt ˈdʒɪbɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
صلابه، چوبه‌ی دار، به‌دار آویختن، رسوا کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gibbet

  1. noun Alternative terms for gallows
    Synonyms:
    yardarm scaffold gallows-tree lynching tree gallous
  1. verb Expose to ridicule or public scorn
    Synonyms:
    pillory
  1. verb To execute by suspending by the neck
    Synonyms:
    hang string up swing

ارجاع به لغت gibbet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gibbet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gibbet

لغات نزدیک gibbet

پیشنهاد بهبود معانی