امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gibbosity

ɡɪˈbɑːsɪtiː ɡɪˈbɒsɪtɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( swelling ، protuberance ) قوز، پیش‌آمدگی، بر‌آمدگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gibbosity

  1. noun Something that bulges out or is protuberant or projects from its surroundings
    Synonyms: bulge, bump, hump, swelling, gibbousness, jut, prominence, protuberance, protrusion, extrusion, excrescence

ارجاع به لغت gibbosity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gibbosity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gibbosity

لغات نزدیک gibbosity

پیشنهاد بهبود معانی