امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Griffon

ˈɡrɪfən ˈɡrɪfən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( griffin ) نوعی لاشخور، عنقا، اشتر، گاو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد griffon

  1. noun Large vulture of southern Europe and northern Africa having pale plumage with black wings
    Synonyms: griffon-vulture, gyps-fulvus
  2. noun Breed of medium-sized long-headed dogs with downy undercoat and harsh wiry outer coat; originated in Holland but largely developed in France
    Synonyms: wire-haired pointing griffon
  3. noun Winged monster with the head of an eagle and the body of a lion
    Synonyms: griffin, gryphon
  4. noun Breed of various very small compact wiry-coated dogs of Belgian origin having a short bearded muzzle
    Synonyms: brussels griffon, Belgian griffon

ارجاع به لغت griffon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «griffon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/griffon

لغات نزدیک griffon

پیشنهاد بهبود معانی