امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Habiliment

həˈbɪləmənt həˈbɪlɪmənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
آرایش، لباس زیبا، جامه، استعداد فکری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد habiliment

  1. noun A set or style of clothing.
    Synonyms: Often used in plural: costume, dress, garb, guise, outfit, turnout, getup, rig
  2. noun Articles worn to cover the body.
    Synonyms: clothing, attire, clothes, dress, Often used in plural: apparel, apparel, garment, raiment, article of clothing, tog, garb, vesture, gown, trappings, wear, wearable

ارجاع به لغت habiliment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «habiliment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/habiliment

لغات نزدیک habiliment

پیشنهاد بهبود معانی