امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Habit

ˈhæbɪt ˈhæbɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    habits

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun B1
عادت، خو، مشرب، ظاهر، روش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- to form a habit
- خو گرفتن، عادت کردن
- Gambling is a bad habit.
- قماربازی عادت بدی است.
- His father had the habit of coughing regularly and spitting on the ground.
- پدرش عادت داشت مرتب سرفه کند و روی زمین تف بیندازد.
- Cigarette smoking can easily become a habit.
- سیگار کشیدن می‌تواند به‌آسانی تبدیل به اعتیاد شود.
- a habit of the mind
- خصلت فکری
- a trailing habit
- (گیاه) تمایل به آویخته شدن
- He has fallen into the habit of borrowing money.
- او به پول قرض کردن خو گرفته است.
- Gradually the child fell out of the habit of sucking his thumb.
- کودک به‌تدریج عادت مکیدن انگشت خود را فراموش کرد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
noun
جامه، لباس روحانیت
- Christian monks' habit
- جامه‌ی راهبان مسیحی
- a priest's habit
- لباس کشیش
- a riding habit
- لباس اسب‌سواری
verb - intransitive
جامه پوشیدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد habit

  1. noun tendency, practice
    Synonyms:
    addiction bent bias constitution consuetude convention custom dependence disposition fashion fixation fixed attitude frame of mind gravitation groove habitude hangup impulsion inclination make-up manner mannerism mode nature obsession pattern penchant persuasion praxis predisposition proclivity proneness propensity quirk routine rule rut second nature set style susceptibility thing turn usage use way weakness wont
  1. noun dress, clothing, often for a particular purpose
    Synonyms:
    apparel costume garb garment habiliment riding clothes robe vestment

Collocations

Idioms

لغات هم‌خانواده habit

ارجاع به لغت habit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «habit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/habit

لغات نزدیک habit

پیشنهاد بهبود معانی