با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Hack It

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

slang
با موفقیت از پس کاری برآمدن، از عهده‌ی کاری برآمدن
- The new recruit just can't hack it.
- نیروهای جدید از پس این کار برنمی‌آیند.
- He tries to convince them that he can hack it.
- او سعی می‌کند آن‌ها را قانع کند که از پس این کار بر‌می‌‌آید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hack it

  1. verb to succeed
    Synonyms: accomplish, avail, be successful, bring home the bacon, carry off, come out on top, come through, cut it, cut the mustard, deliver the goods, get to the top, hit the mark, make a go of it, make it, make the cut, make the grade, prevail, pull it off, score, win

ارجاع به لغت hack it

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hack it» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hack-it

لغات نزدیک hack it

پیشنهاد بهبود معانی