با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Half-and-half

ˌhæfənˈhæf ˌhɑːfənˈhɑːf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb
نصفانصف، نصف‌نصف، نیمانیم
- You and I will pay the costs half-and-half.
- من و تو هزینه‌ها را نصفانصف پرداخت می‌کنیم.
- I ordered a half-and-half pizza, with half pepperoni and half cheese.
- یک پیتزای نیمانیم را سفارش دادم؛ نصف پپرونی و نصف پنیر.
noun
انگلیسی بریتانیایی نیم و نیم (نوعی آبجو که منشأ آن به انگلیس برمی‌گردد و از مخلوطی مساوی از دو ماده تشکیل می‌شود)
- I ordered a pint of half-and-half at the bar.
- در بار یک پاینت نیم و نیم سفارش دادم.
- Half-and-half is a popular choice among beer enthusiasts who enjoy the flavors of two different brews in one glass.
- نیم و نیم انتخاب محبوبی در میان علاقه‌مندان به آبجو است که از طعم‌های دو آبجوی مختلف در یک لیوان لذت می‌برند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت half-and-half

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «half-and-half» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/half-and-half

لغات نزدیک half-and-half

پیشنهاد بهبود معانی