با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Hamburger

ˈhæmˌbɜrːɡər ˈhæmbɜːɡə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    hamburgers

معنی

noun
غذا و آشپزی ساندویچ گوشت گاو سرخ‌کرده، همبرگر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hamburger

  1. noun ground beef sandwich
    Synonyms: beefburger, burger, cheeseburger, chopped beefsteak, ground chuck, ground round, ground sirloin, Salisbury steak

ارجاع به لغت hamburger

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hamburger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hamburger

لغات نزدیک hamburger

پیشنهاد بهبود معانی