با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Handmaiden

    ˈhændˌmeɪdn ˈhændˌmeɪdn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    کلفت ،کنیز،خدمتگار
    - Law is the handmaiden of justice.
    - قانون ملازم عدالت است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد handmaiden

    1. noun A personal maid or female attendant
      Synonyms: handmaid, servant

    ارجاع به لغت handmaiden

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «handmaiden» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/handmaiden

    لغات نزدیک handmaiden

    پیشنهاد بهبود معانی