با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Hankering

ˈhæŋkrɪŋ ˈhæŋkrɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    hankered
  • شکل سوم:

    hankered
  • سوم شخص مفرد:

    hankers

معنی و نمونه‌جمله

noun
اشتیاق، شوق وافر
- He had a hankering for a cigarette.
- او دلش برای یک سیگار می‌تپید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hankering

  1. noun strong desire
    Synonyms: ache, craving, druthers, fire in belly, hunger, itch, longing, munchies, pining, thirst, urge, want, weakness, wish, yearning, yen
    Antonyms: dislike, hate, hatred

ارجاع به لغت hankering

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hankering» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hankering

لغات نزدیک hankering

پیشنهاد بهبود معانی