با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Headway

ˈhedweɪ ˈhedweɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
پیشرفت، میزان پیشرفت کشتی، بلندی طاق
- Our ship made slow headway.
- کشتی ما به‌آهستگی جلو می‌رفت.
- Much headway has recently been made in fighting illiteracy.
- در پیکار با بی‌سوادی اخیراً پیشرفت زیادی حاصل شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد headway

  1. noun progress
    Synonyms: advance, advancement, anabasis, ground, improvement, increase, march, proficiency, progression, promotion, way
    Antonyms: block, hindrance, stoppage

ارجاع به لغت headway

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «headway» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/headway

لغات نزدیک headway

پیشنهاد بهبود معانی