امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Heartache

ˈhɑːrteɪk ˈhɑːteɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
غم، غصه، اندوه، درددل، سینه‌سوزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد heartache

  1. noun anguish, sorrow
    Synonyms:
    affliction agony bitterness broken heart dejection depression despair despondency distress dolor grief heartbreak heavy heart hurting misery pang remorse sadness suffering torment torture

ارجاع به لغت heartache

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heartache» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heartache

لغات نزدیک heartache

پیشنهاد بهبود معانی