امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Heightened

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    heightens
  • وجه وصفی حال:

    heightening

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
افزایش‌یافته، بیشترشده، تشدید‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- the heightened risk
- خطر افزایش‌یافته
- the heightened global uncertainty
- بی‌اعتمادی تشدید‌شده‌ی جهانی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد heightened

  1. adjective Intensely sustained, especially in activity
    Synonyms:
    concentrated fierce heavy intense intensive
  1. adjective Abnormally increased, especially in intensity
    Synonyms:
    elevated high raised
  1. verb Make (one's senses) more acute
    Synonyms:
    increased raised enhanced elevated intensified emphasized lifted expanded enriched sharpened amplified boosted bolstered aggravated advanced accented
  1. verb Make more intense, stronger, or more marked; ,
    Synonyms:
    intensified deepened lifted enhanced elevated compounded aggravated uplifted
  1. verb Become more extreme
    Synonyms:
    rose risen

لغات هم‌خانواده heightened

  • adjective
    heightened

ارجاع به لغت heightened

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heightened» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heightened

لغات نزدیک heightened

پیشنهاد بهبود معانی