امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hesitatingly

ˈhezəteɪt̬ɪŋli ˈhezɪteɪtɪŋli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
دل‌دل‌کنان، با دودلی، با تردید، درنگ‌کنان، با تامل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- He hesitatingly agreed to join the team after much deliberation.
- او پس‌از مشورت فراوان، با تردید پذیرفت که به تیم ملحق شود.
- She approached the microphone hesitatingly, unsure of her speech.
- او با تامل به میکروفون نزدیک شد و از صحبتش مطمئن نبود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت hesitatingly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hesitatingly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hesitatingly

لغات نزدیک hesitatingly

پیشنهاد بهبود معانی