با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Heuristic

hjʊˈrɪstɪk hjʊˈrɪstɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
پی‌برنده، کشف‌کننده، اکتشافی، ابتکلاری، بحث اکتشافی
- heuristic principle
- آسای آروینی (اصل تحقیقی و تجربی)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد heuristic

  1. noun A commonsense rule (or set of rules) intended to increase the probability of solving some problem
    Synonyms: heuristic rule, heuristic program
  2. adjective Of or relating to or using a general formulation that serves to guide investigation
    Antonyms: algorithmic

ارجاع به لغت heuristic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heuristic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heuristic

لغات نزدیک heuristic

پیشنهاد بهبود معانی