با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Hickory

ˈhɪkəri ˈhɪkəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
گیاه‌شناسی درخت هیکوری (درخت گردوی آمریکایی)، چوب گردوی درخت هیکوری
- The hickory tree stood tall and proud in the forest.
- درخت هیکوری بلند و عظیم در جنگل قرار داشت.
- The hickory wood was perfect for building sturdy furniture.
- چوب درخت هیکوری برای ساخت مبلمان محکم مناسب بود.
noun
ترکه‌ی هیکوری (برای تنبیه)
- The teacher used a hickory to discipline the misbehaving student.
- معلم برای تنبیه دانش‌آموز بی‌ادب از ترکه‌ی هیکوری استفاده کرد.
- The hickory left a painful mark on the child's hand.
- ترکه‌ی هیکوری اثر دردناکی روی دست کودک گذاشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hickory

  1. noun American hardwood tree bearing edible nuts
    Synonyms: hickory tree

ارجاع به لغت hickory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hickory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hickory

لغات نزدیک hickory

پیشنهاد بهبود معانی