با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Hustle And Bustle

ˈhʌsəl ænd ˈbʌsəl 'hʌsl̩ ən 'bʌsl̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom noun phrase
هیاهو، شلوغی، غوغا، شلوغ‌پلوغی
- The streets were filled with the hustle and bustle of shoppers during the Nowruz holiday.
- در تعطیلات نوروز، خیابان‌ها سرشار از غوغای خریداران بود.
- He enjoyed wandering through the hustle and bustle of the Fajr festival.
- او از پرسه زدن در میان شلوغی جشنواره‌ی فجر لذت می‌برد.
- He found solace in nature to escape from the constant hustle and bustle of daily life.
- او برای فرار از هیاهوی دائمی زندگی روزمره، آرامش را در طبیعت یافت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hustle and bustle

  1. idiom a lot of noise, activity, and energy

ارجاع به لغت hustle and bustle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hustle and bustle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hustle-and-bustle

لغات نزدیک hustle and bustle

پیشنهاد بهبود معانی