با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Hypothesize

haɪˈpɑːθəsaɪz haɪˈpɒθəsaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    hypothesized
  • شکل سوم:

    hypothesized
  • سوم شخص مفرد:

    hypothesizes
  • وجه وصفی حال:

    hypothesizing

معنی و نمونه‌جمله

adverb
فرض کردن، برانگاشتن
- Einstein hypothesized that gravity bends light.
- انیشتن چنین گمانه (فرض) کرد که نیروی جاذبه نور را خم می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hypothesize

  1. verb To formulate or assert as a tentative explanation
    Synonyms: speculate, theorize, hypothesise, theorise, conjecture, hypothecate, suppose

لغات هم‌خانواده hypothesize

ارجاع به لغت hypothesize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hypothesize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hypothesize

لغات نزدیک hypothesize

پیشنهاد بهبود معانی