امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Iced

aɪst aɪst
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    ices
  • وجه وصفی حال:

    icing

معنی

خنک‌کرده ، یخ‌شده ، شکر‌پوش ، مارنگ‌زده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد iced

  1. verb To cover with icing
    Synonyms:
    trimmed glazed coated
  1. verb To become covered with ice
    Synonyms:
    misted coated

لغات هم‌خانواده iced

  • adjective
    icy, iced
  • verb - transitive
    ice

ارجاع به لغت iced

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «iced» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/iced

لغات نزدیک iced

پیشنهاد بهبود معانی