امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Imaginary

ɪˈmædʒəneri ɪˈmædʒənri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
انگاشتی، پنداری، وهمی، خیالی، تصوری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- an imaginary journey to the depths of the sea
- سفر خیالی به اعماق دریاها
- His imaginary enemies appeared in his dreams.
- دشمنان خیالی او به خوابش می‌آمدند.
- All of your fears are imaginary.
- همه‌ی ترس‌های شما خیالی است.
- imaginary axis
- محور مجازی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد imaginary

  1. adjective fictitious, invented
    Synonyms:
    abstract apocryphal apparitional assumed chimerical deceptive delusive dreamed-up dreamlike dreamy fabulous fancied fanciful fantastic fictional figmental fool’s paradise hallucinatory hypothetical ideal illusive illusory imaginative imagined legendary made-up mythological nonexistent notional phantasmal phantasmic quixotic shadowy spectral supposed supposititious theoretical trumped up unreal unsubstantial visionary whimsical
    Antonyms:
    existing factual genuine physical real substantial true

لغات هم‌خانواده imaginary

ارجاع به لغت imaginary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «imaginary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/imaginary

لغات نزدیک imaginary

پیشنهاد بهبود معانی