امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Imitator

ˈɪməˌtetər ˈɪmɪteɪtə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
مقلد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد imitator

  1. noun One who mindlessly imitates another
    Synonyms:
    echo impersonator ape mimic copyist follower mime parrot copycat aper copier copy-cat pretender counterfeiter forger plagiarist emulator

ارجاع به لغت imitator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «imitator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/imitator

لغات نزدیک imitator

پیشنهاد بهبود معانی