امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Immaculate

ɪˈmækjələt ɪˈmækjələt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more immaculate
  • صفت عالی:

    most immaculate

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
کاملاً تمیز، تروتمیز، بدون لکه، پاک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The nurses' uniforms were immaculate.
- روپوش پرستاران تمیز بود.
- The house was immaculate, with not a speck of dust in sight.
- خانه کاملاً تمیز بود و ذره‌ای گرد‌وغبار در آن دیده نمی‌شد.
adjective
بی‌عیب، بی‌نقص، بی‌عیب‌ونقص، بی‌کاستی، بی‌اشتباه، عالی
- His English is immaculate.
- انگلیسی او نقص ندارد.
- Her handwriting was immaculate.
- دست‌خطش بی‌نقص بود.
adjective
پاک، بی‌آلایش، بی‌گناه، معصوم
- Her heart is immaculate.
- قلبش پاک است.
- His immaculate behavior made him a trusted leader in the community.
- رفتار بی‌آلایشش او را به رهبری قابل اعتماد در جامعه تبدیل کرد.
adjective
جانورشناسی گیاه‌شناسی بدون علامت، بدون لک، بدون خال
- The white lilies in the garden were immaculate.
- نیلوفرهای سفید در باغ بدون لک بودند.
- The leopard's fur was immaculate.
- خز پلنگ بدون علامت بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد immaculate

  1. adjective very clean; unspoiled
    Synonyms: bright, clean, errorless, exquisite, faultless, flawless, impeccable, irreproachable, neat, pure, snowy, spick-and-span, spotless, spruce, stainless, taintless, trim, unexceptionable, unsoiled, unsullied
    Antonyms: dirty, filthy, foul, messy, tainted, unclean, unsterile
  2. adjective innocent, uncorrupted
    Synonyms: above reproach, chaste, clean, decent, faultless, flawless, guiltless, incorrupt, modest, perfect, pure, sinless, spotless, stainless, unblemished, uncontaminated, undefiled, unpolluted, unsullied, untarnished, virtuous
    Antonyms: corrupt, defiled, immoral, impure, sinful

ارجاع به لغت immaculate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «immaculate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/immaculate

لغات نزدیک immaculate

پیشنهاد بهبود معانی