با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Immiscible

ˌɪˈmɪsəbl̩ ɪˈmɪsəbl̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
مخلوط‌نشدنی
- immiscible solvents
- حلال‌های مخلوط‌نشدنی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد immiscible

  1. adjective (chemistry, physics) incapable of mixing
    Synonyms: non-miscible, unmixable
    Antonyms: miscible

ارجاع به لغت immiscible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «immiscible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/immiscible

لغات نزدیک immiscible

پیشنهاد بهبود معانی