امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Imperfectly

    American: ˌɪmˈpɜːrfɪktli British: ɪmˈpɜːfɪktli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adverb
    به‌طور ناقص، به‌طور ناتمام، به‌طور معیوب، بد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد imperfectly

    1. adverb In an imperfect or faulty way; ; - Jane Austen
      Synonyms:
      amiss
      Antonyms:
      perfectly

    ارجاع به لغت imperfectly

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «imperfectly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/imperfectly

    لغات نزدیک imperfectly

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return