با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Imputable

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
نسبت دادنی، اسناد دادنی، سزاوار سرزنش
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد imputable

  1. adjective Capable of being assigned or credited to
    Synonyms: ascribable, due, referable

ارجاع به لغت imputable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «imputable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/imputable

لغات نزدیک imputable

پیشنهاد بهبود معانی