امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Imputation

ˌɪmpjəˈteɪʃn ˌɪmpjəˈteɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

نسبت دادن، بستن به

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد imputation

  1. noun ascription
    Synonyms:
    allegation insinuation incrimination accusation attribution

ارجاع به لغت imputation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «imputation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/imputation

لغات نزدیک imputation

پیشنهاد بهبود معانی